آرزوها
آرزوها



زخمی تر از همیشه از درد دل سپردن 

سرخورده بودم از عشق در انتظار مردن

با قامتی شکسته از کوله بار غربت

در جستجوی مرحم ، راهی شدم زیارت

رفتم برای گریه رفتم برای فریاد

مرحم مراد من بود ، کعبه تو رو به من داد

ای از خدا رسیده ، ای که تمام عشقی

در جسم خالی من ، روح کلام عشقی

ای که همه شفائی ، در عین بی ریائی

پیش تو مثل کاهم ، تو مثل کهربائی

هر ذره از دلم را ، با حوصله زدی بند

این چینی شکسته ، از تو گرفته پیوند

ای تکیه گاه گریه ، ای هم صدای فریاد

ای اسم تازه ی من ، کعبه تو رو به من داد

من زورقی شکستم ، اما هنوز طلائی

طوفان حریف من نیست ، وقتی تو ناخدائی

بالاتر از شفائی ، از هر چه بد رهائی

ای شکل تازه ی عشق ، تو هدیه ی خدائی

با تو نفس کشیدن ، یعنی غزل شنیدن

رفتن به اوج قصه ، بی بال و پر پریدن

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








نگارش در یک شنبه 3 خرداد 1389برچسب:, ساعت 7:21 توسط افشین - موضوع : <-PostCategory->

.: Weblog Themes By www.NazTarin.com :.




Digital Clock - Status Bar